مباحث کوچولو موچولوی منطقی

علاقه مند به مباحث منطق هستم. خوشحال هستم (-:

مباحث کوچولو موچولوی منطقی

علاقه مند به مباحث منطق هستم. خوشحال هستم (-:

دو نکته درباره نسخ دین با دین، و حد ذهنی یا خارجی خدا

آیا سخن دوم خدا، بر فرض وجود، ناسخ سخن اول میشود؟


بیایید دین را به مجموعه گزاره هایش بشناسیم، حالا آیا مجموعه گزاره های اسلام می تواند ناسخ مجموعه گزاره های مسیحیت (مثلا) باشد؟


جواب خیر است زیرا که :


اگر این امر ممکن باشد پس باید بتوان جمله ذیل را صادق فرض کرد که خداوند بفرماید :


1- اگر حکم دوم من آمد حکم اولم را نقض و نسخ نموده ام.


اگر این جمله را به صورت قاعده ای از خداوند بپذیریم پس خواهیم  داشت :


1- هر وقت حکم B آمد، حکم B-1 نقض یا نسخ می شود.


2- جمله "1"، نسبت به حکم B-1، B است.


3- پس اگر حکم B بیاید، حکم جمله 1 نقض می شود.


4- اگر حکم جمله 1 نقض شود دیگر دلیلی برای رد حکم B نخواهیم داشت.


بنابراین اگر خداوند مجموعه گزاره ای را ارسال نماید دیگر قابل نقض و نسخ نیست.

البته توجه داشته باشیم که در این جا دین را به صورت عام مجموعی گزاره های وحیی در نظر گرفته ایم.


با بیان دیگر خواهیم داشت : 


1- خداوند در زمان الف می فرماید که سخن دوم من که آمد دیگر سخن اول را اطاعت نکن.


2- سخن دوم می آید.


3- دلیل من برای انجام سخن دوم، وجود سخن اول است، اما با آمدن سخن دوم دیگر دلیلی برای رعایت سخن اول نیست، پس دلیلی برای اطاعت سخن دوم نیز باقی نمی ماند.


-- -- -- -- --


آیا می توانیم خداوند را در انجام کاری محدود نماییم؟


جواب این سوال نیز خیر است زیرا :


مثلا فرض نمایید که کسی بگوید محال است یک شیئ با حفظ شرایط تناقض، هم باشد و هم نباشد بنابراین خداوند نیز نمی تواند چنین کاری انجام دهد.


جواب این است که اگر شروط تناقض محدود و معلوم بود حرف شما صحیح بود اما شروط تناقض اولا استقرایی است، ثانیا متأثر از تجربه ناقص است، ثالثا این شروط قابلیت دارند که نامتناهی باشند. بنابراین درست است که در ذهن به صورت "تمامی شروط تناقض" می توانیم حکم به محال بودن عملی حتی از خداوند بکنیم اما مصداق آن که مثلا نقیض A واقعا چیست جز در ذهن ممکن نیست.


مثلا اگر شما 20 شرط برای وحدت در تناقض در نظر بگیرید و حکم کنید که در این شرایط واحد خداوند نمی تواند هم شیئ الف را بوجود بیاورد و هم به وجود نیاورد، خداوند می تواند شرط 21 وتا بی نهایت کثرت شرط ایجاد نماید تا که هیچ وقت نتوان در عمل او را از انجام کاری بازداشت.


کلید بحث در 2 نکته است :


الف- شروط اجتماع نقیضین وحدت در امور استقرایی است که تحت تإثیر تجربه ای است که هر آن چه درک می کند اخص از هرآنچه هست می باشد.

ب- این شروط قابلیت وجود نامتناهی دارند بنابراین هیچ وقت فعل خداوند به اجتماع نقیضین برنخواهد گشت.

نظرات 1 + ارسال نظر
باهنر چهارشنبه 30 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:12 ق.ظ http://haqiqatjoo.blogsky.com/

سلام
دو مطلب آورده اید
مطلب اول: عدم امکان مطرح شده در بحث نسخ وقتی درست است که خداوند در کلام اول قید کند کلام دوم ناسخ اولی است. باید دقت کرد که در جایی که قید محال یا مستلزم محال باشد در کلام آورده نمی شود و نیاز به متمم جعل دارد که در اصول فقه مطرح است. ضمن اینکه اساسا گزاره های دوم قید نسخ گزاره های اول را دارند یا اینکه پای گزاره سوم در میان می آید.

مطلب دوم: شرایط مذکور در بحث تناقض به معنای شرایط تحقق تناقض است. خود مفهوم تناقض بریء از هر شرطی است. «تنقاض محال است» مقید به هیچ قیدی نیست و مطلق است در نتیجه خداوند هم نمی تواند مرتکب تناقض شود. «تحقق تناقض شرایطی دارد» و «تناقض محال است» دو گزاره متفاوت اند که نباید خلط شود.

وبلاگ ما را مزین بفرمایید

درباره مطلب دوم تناقض به حمل شایع محال است محقق شود و شرط اینکه تناقض به حمل شایع محال شود بودن شرایط ان است و البته از انجاییکه شرایط نامحدود است محقق نمیشود.

اگر توجه کنید متوجه می شوید که متمم جعل نیز فایده نخواهد داشت حتی اگر متمم جعل امری و حکمی عقلی باشد نه نقلی. اگر دقت کرده باشید نوشته ام که "باید بتوان جمله ذیل را صادق فرض کرد" و لازم نیست آن جمله جزء وحی باشد یا حکم عقل باشد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد